دو تا شعر قشنگ از دکتر علی شریعتی



من این دو تا شعر را خیلی دوست دارم شما چی؟

عید و عیدیش

سلام دوستان گلم:




امروز می خوام براتون از عید امسال حرف بزنم.

عید امسال نیمه شب بود قبلش باید بگم که مامانم تخم مرغ های خیلی قشنگی تزیین می کنه پس شب قبلش اسرار پشت اسرار که مامان بیا تخم مرغ رنگ کن.

مامانم بالاخره قبول کرد.

دیگه تیک تیک ساعت داشت بهمون می گفت یک سال گزشت .

ببببامممب !دیگه عید شد.نترسید ها!این صدای تانک توی تلویزیون بود  که داشت می گفت :عید امده.

من و محیا جون مامان و بابا رو بوسیدیم ووووووو به قول پدربزرگ تازه از دست داده ی عزیزم عید و عیدش .

پس عیدی های خوشگل را گرفتیم و بعد از مدتی دوباره رفتیم خوابیدیم.

راستی یادم رفت بگم که دختر خاله ی عزیزم با الینا کوچول موچول(دختر دختر خالم الهام جون به قول بچگی هام الام یا الی)بهتر دیگه براتون از سیزده بدر تعریف کنم پسسسسسسسسسسسسسسسسسسس بریم.

خوب وایستید وایییستید همین جاست برای سیزده بدر رفتیم باغ داییم اون جا خیلی خوش گزشت چون من و الینا با هم کلی بازی کردیم تازه من و الینا با هم از کوه هم بالا رفتیم (الینا فقط دو سال و نیمش ها)بعدش ناهار خوردیم و الینا خوابید پس ما بزرگتر ها هم نشستیم با هم حرف زدیییم ساعت 5 حرکت کردیم به طرف بیرجند.خلاصه خیلی خوش گزشت بقیه اش را بعدا براتون می نویسم .

راستی می خواین شعر الینا بشنوید(ببیی می گه ب ب دمبه داری؟نه نه پس چرا می گی ب ب)تصاویر زیباسازی ، کد موسیقی ، قالب وبلاگ ، خدمات وبلاگ نویسان ، تصاویر یاهو ، پیچک دات نت www.pichak.net

سفر خاطره انگیز

س س س سلام .


خ خ خ خوبین؟خ خ خ خوشین؟س س س سلامتین؟

می دونید امروز دلم می خواد براتون از......سفری که سال86 رفتیم تعریف کنم راستش خیلی خوش گذشت!

می دونید ما اول 19 ساعت توی راه بودیم تا رسیدیم اصفهان(به قول معروف نصف جهان)ما پنج روز در اصفهان بودیم و از مکان های زیبای اصفهان دیدن کردیم. اون جا دختر خاله ی عزیزم ندا جون را هم دیدم خلاصه خیلی خوش گذشت.

بعدش با هواپیما رفتیم شیراز اون چا هم خیلی خخخخخخوش گذشت ما سه روز در شیراز بودیم.

بعدش رفتیم کرمان مرکز پسته های خوش مزه اون جا رفتیم خانه ی خاله ی مامانم گه ما بهش می گیم(خاله جان)خاله شهین جون هم با اقا بلوری و ارمان و ایمان هم از مشهد اومده بودن کرمان.خلاصه اون جا هم خیلی خوش گذششششششششت ما هفت روز کرمان بودیم بعدش با خالم و شوهر خالم و دو تا پسر خالم اومدیم مشهد توی مشهد تمام خرید های اول مهرمون رو کردیم و بعد از دو هفته برگذشتیم به شهر خودمون.

اخ داشت یادم می رفت جای شما هم خیلی خالی بود.

خوب فعلا خداحافظ.


گربه شر ماوایی

سلام دوستای خوبم .

راستش امروز می خوام براتون از گربه فوزولم (لوسی خانم)حرف بزنم.

اول باید بهتون بگم در واقع اون گربه ی منه اما گربه ی ارمان(پسر خالم)

منظورم را فهمیدید ؟(جواب همه تان را می دانم که نه هست)

راستش چند روزی که ارمان رفته مشهد و لوسی را به ما داده تا ازش مراقبت کنیم(البته لازم به ذکر است که بگم چند روزی که نوشتم منظورم یک ماه است)لوسی یک گربه ی خخخخخخخیلی شر و باااااااهوش است اون الان تو زیر زمینه و توی زیرزمین هم چند تا از کامپیوتر های شرکت داییم هست اون روز که رفته بودیم تا بهش غذا بدیم دیدیم که موس داییم را برداشته و با هاش کلی بازی می کنه(اون را پرتاب می کرد جلو و سریع می رفت دنبالش یا کلیداش رو فشار می داد و به قول خودمون حال می کرد.)

یا وقتی در زیر زمین را باز می کردیم تا بیاد برای خودش توی راهرو بازی کنه و افتاب بگیره ان قدر صر و صدا می کرد تا قسمت پست در را باز کنیم و بیرون را تماشا کنه.

خلاصه شر بازی های لوسی خانم سسسسر ددددددراز دارد.       دوستتان دارم   فعلا بای

ضرب المثل های دیرینه

          سلام بر شما عزیزان

می دونید دلم می خواهد براتون قصه ی یک ضرب المثل را تعریف کنم .

نظرتون چی که به زبان گذشته صحبت کنم.

پس بریم سر قصه ی قدیمی قشنگمون

                         (تو بدم بمیر و بدم) پسری را به اهنگری بردند نا شاگردی کند استاد گفت دم اهنگری را بدم شاگرد مدتی ایستاده دم را دمید خسته شده گفت:استاد اجازه می دهی بنشینم و بدمم؟ استاد گفت:بنشین.باز مدتی دمید و خسته شد گفت:استاد اجازه می دهی دراز بکشم و بدمم!گفت:دراز بکش و بدم .بعد از مدتی باز خسته شد و گفت:استاداجازه می دهی بخوابم و بدمم؟استاد گفت:تو بدم بمیر و بدم

 

        استفاده می شود در:خطاب به ادم تنبل یا کسی که بخواهد از زیر کار در برود.                             فعلا شما عزیزان را به خداوند بزرگ ومتعال می سپارم